چرخش تازه اروپا و آمریکا در احیای برجام/ جای پلیس خوب و بد عوض شد!
تاریخ انتشار: ۳ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۶۹۶۶۵
به گفته حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه کشورمان مسیر مذاکرات همچنان باز است و تبادل پیام از طریق واسطهها صورت میگیرد. مقامات عمانی اخیراً بارها تمایل خود را برای ایفای نقش میانجیگری بین ایران و آمریکا برای به سرانجام رساندن مذاکرات هستهای بیان کرده است.
به گزارش خبرآنلاین، در همین راستا پادشاه این کشور اعلام کرده است که در تلاش است تا با پیامهایی که میان مقامات ایران و آمریکا تبادل میکند، در آیندهای نزدیک و با خبری خوش به ایران سفر کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اتفاق دیگری که در ارتباط با مسائل پولی و بانکی افتاده، ورود بانک مرکزی قطر به مناقشه ایران و آمریکا و ایفای نقش واسطه در این حوزه است. در همین چارچوب مذاکراتی غیرمستقیمی میان خزانهداری آمریکا و بانک مرکزی ایران به واسطه بانک مرکزی قطر در جریان است.
ایران و ایالات متحده همچنین در مورد تبادل زندانیانی که به اتهامات مختلف نگهداری میکنند، به صورت غیرمستقیم مذاکره کردهاند، چیزی که در مقاطعی با مذاکرات هستهای آمیخته شده است، اما به طور بالقوه میتواند نتایج جداگانهای داشته باشد.
این در حالی است که مقامات آمریکا نیز با توسل به مواضع متناقض گاهی از دستور کاری صحبت میکنند که در آن موضوع برجام مطرح نبوده و همزمان بر اهمیت دیپلماسی با ایران تاکید میکنند. وزیر خارجه آمریکا روز گذشته سه شنبه اعلام کرد که موثرترین و پایدارترین راه برای تعامل با برنامه هستهای ایران، دیپلماسی است. بلینکن در ادامه بدون اشاره به کارشکنی آمریکا در خروج از توافق هستهای و اعمال تحریمهای ظالمانه علیه ایران افزود: از این به بعد درها به روی دیپلماسی باز است. خیلی به این بستگی دارد که ایران چه میگوید و چه کار میکند و اینکه آیا تعامل میکند یا خیر.
فرار به جلوی بلینکن در حالی است که ایران بارها اعلام کرده که از میز مذاکره هراسی ندارد و همکاریهای لازم را در این زمینه خواهد داشت. با این حال رفتار اروپا در روزهای اخیر نیز قابل توجه است که مواضع تندتری را نسبت به گذشته اتخاذ کرده و به نظر میرسد این بار جای پلیس خوب و بد عوض شده است. جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ۳۰ بهمن ماه در صفحه توئیتر خود درباره گفتگوی خود با وزیر خارجه کشورمان نوشت: بار دیگر بر موضع اتحادیه اروپا در مورد رفتار ایران تاکید کردم، توقف نقض حقوق بشر، توقف حمایت از جنگ تجاوزکارانه روسیه و توقف بازداشت غیرموجه شهروندان اتحادیه اروپا.
اگرچه پاسخ بورل به تروریستی نامیدن سپاه با توجه به تجمعات در کشورهای اروپایی منفی بود، اما عدم تطبیق مواضع اروپا و آمریکا در موضوع برجام به خوبی مشهود است. اعمال فشار به ایران برای تجدیدنظر در سیاست خود با روسیه و همچنین نسبت فشار افکار عمومی در کشورهای اروپایی علیه دولتها نسبت به آمریکا از جمله مواردی است که در تحولات اخیر تاثیرگذار بوده است. عواملی که به باور بورل پیش رفتن با برجام را غیرممکن میکند.
طرفهای برجام اجرای پلن بی را در صورت پایان یافتن توافق مطرح کردهاند، که این نگرانیها را برانگیخته که ممکن است در نهایت شامل یک رویارویی نظامی شود. اما هیچ یک مشتاق اعلام مرگ این توافق برای همیشه نیستند.
از طرفی تأثیرپذیری توافق از تحولات بین المللی و دائمی نبودن فرصتها سایه سنگینی بر روی تلاشهای دیپلماتیک انداخته و مسیر خسته کننده فرسایشی را طولانی کرده است. عدم پیشرفت و سکون در وضعیت فعلی میتواند پیچیدگیهای دیگری را به روند بیافزاید و سطح دیگری از تنشها را ایجاد کند. این تهدید میتواند به طور مستقیم، گفتگوهای غیرمستقیم تهران و واشنگتن را نیز تحت تأثیر قرار دهد و تعلیق را به آن تحمیل کند.
فضاسازی تازه غربیها در مورد غنی سازی ۸۴ درصدی با وجود تکذیب ایران آخرین ادعاهای مطرح شده در این روند است. این عوامل سبب شده تا هیچ نشانه علنی و ملموسی از پیشرفت در مذاکرات مشاهده نشود. طرفهای غربی نیز همچنان از تهران میخواهند تا سطح همکاری خود را با آژانس بین المللی انرژی اتمی افزایش دهد. طرح ادعای غنی سازی ۸۴ درصدی در حالی مطرح میشود که هنوز تهران و آژانس به ساز و کاری برای حل مسائل مربوط به سه مکان ادعایی دست نیافته اند و به گفته کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی هنوز تاریخ سفر رافائل گروسی مدیرکل آژانس به تهران مشخص نیست. لارنس نورمن، خبرنگار وال استریت ژورنال اخیرا در همین راستا در توئیتی نوشت: سفر گروسی مدیرکل آژانس به ایران پیش از جلسه شورای حکام در مارس به طور فزایندهای بعید به نظر میرسد، البته غیرممکن نیست.
دخالت در امور ایران و اعمال بستههای تحریمی به بهانه حمایت از اعتراضات، از جمله اقدامات دیگر غرب در مواجهه با ایران است که میتواند پیامدهای منفی را متوجه روند احیای برجام کند. رویه اخیر غربیها سبب شد تا میخائیل اولیانوف نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین نیز به آن واکنش نشان بدهد و بی ثمر بودن زبان زور علیه ایران به طرفهای غربی گوشزد کند. نماینده روسیه اراده سیاسی طرفین را شرط احیای برجام میداند و معتقد است برخی از طرفها موانع ساختگی اختراع میکنند.
اولیانوف میگوید: ایران آماده نهایی کردن تصمیم در مورد بازگرداندن برجام است. مشکل مربوط به برخی دیگر از طرفها در مذاکرات است. به دلایل سیاسی قابل درک به نظر میرسد این تحرکات برای پیچیده کردن اوضاع پیرامون ایران و برنامه هستهای آن انجام میشود تا در آستانه نشست آتی شورای حکام اوضاع را گرم کنند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: احیای برجام ایران و آمریکا هسته ای طرف ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۶۹۶۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مثلث آمریکایی چه هدفی را در تقابل با فعالیتهای هستهای ایران دنبال میکنند؟ / نقشه راه گروسی در تهران پس از عملیات وعده صادق
بازی گروسی در تقابل با کشورمان کاملاً شفاف و در عین حال پیچیده است! این سادگی، معطوف به شناخت ماهیت این بازی و هم افزایی سه ضلع آن (واشنگتن، بروکسل و وین) علیه منافع کشورمان است.
سرویس سیاست مشرق- رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی طی هفتههای اخیر مصاحبههای هدفمندی را در تقابل با ماهیت و کارکرد فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران صورت داده که بر خلاف آنچه برخی تصور میکنند، منبعث از نظرات کارشناسی و حقوقی آژانس نیست!
کاخ سفید، اتحادیه اروپا و آژانس بین المللی انرژی اتمی با توجه به نزدیک شدن به سال ۲۰۲۵ میلادی (زمان تعیین شده در خصوص فعالسازی بند غروب آفتاب) میان دو گزینه «دفرمه سازی برجام» یا «خروج رسمی برجام» مردد ماندهاند.
از سوی دیگر، جایگزینی برجام با توافقی جدید نیز مستلزم چینش دوباره میز مذاکرات و آماده سازی پیش شرطها و لوازمی است که واشنگتن و تروییکای اروپایی قابلیت آن را (حداقل در برهه کنونی) ندارند.
از این رو باید در ماورای مواضع شورای حکام و مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، اهداف کلان، میان مدت و خرد غرب را از پمپاژ ادعاهای اخیر علیه ایران مدنظر قرار داد. پیش فرض قطعی ما در این روند، همپوشانی مطلق گروسی با سیاستگذاران غربی مذاکرات هستهای است.
گزارههای ادعایی گروسی
در اینجا به برخی گزارههای ادعایی مطرح شده از سوی رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی که طی ماهها و هفتههای اخیر به کرات مورد تاکید قرار گرفته، متمرکز میشویم:
۱- ایران از زمان شکست مذاکرات هستهای به طور چشمگیری به ساخت بمب هستهای نزدیکتر شده است.
۲- هیچ کشوری که هنوز بمب اتمی ندارد، اورانیوم را تا سطح ۶۰ درصد غنیسازی نمیکند. ایران بیش از آنچه برای ساخت بمب هستهای نیاز دارد، اورانیوم غنی شده تولید کرده است.
۳- غنی سازی ۹۰ درصدی برای ساختن بمب اتمی لازم است، اما غنی سازی ۶۰ درصدی تقریباً با غنی سازی ۹۰ درصدی یکسان است!
۴- برجام دیگر کار نمیکند. باید در نظر داشته باشیم که هم اکنون در سال ۲۰۱۵ میلادی (زمان انعقاد برجام) قرار نداریم و در نتیجه، این توافق نیاز به جایگزینی با توافق دیگری دارد.
۵- جمهوری اسلامی در حال افزایش توان هستهای خود است و با وجود این که آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهطور فعال در حال بازرسی است، اما این بازرسیها کافی نیست.
تحلیل محتوای سخنان گروسی
در تحلیل محتوای سخنان گروسی، باید به صورت همزمان نسبت به متن و فرامتن آنها توجه داشت. در ابعاد متنی، ما با ادعاهای غیرحقوقی و مکرری مواجه هستیم که از سوی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی مطرح میشود.
در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نخست اینکه با توجه به خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای و بی تعهدی مطلق اتحادیه اروپا در تأمین تهدات مالی مندرج در متن برجام، ایران کاهش گام به گام تعهدات خود را در دستور کار قرار داده و بخش اعظمی از این تعهدات، معطوف به مطالبات فراپادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی از کشورمان میباشد.
به عبارت بهتر، خروج ایران از این تعهدات معلول بدعهدی مطلق طرف مقابل و واکنشی کاملاً منطقی و حقوقی نسبت به این موضوع محسوب میشود. از این رو کاهش تعهدات برجامی ایران، مصداق «واکنش حقوقی» بوده نه «کنش اولیه» با این حال گروسی در گزارشات و مواضع خود تلاش میکند بدون ذکر مقدمهای که منتج به اقدام ایران شده، نهاد متبوعش را در مقام مطالبه گر و ایران را در مقام محکوم جلوه دهد! این همان بازی نخ نمایی است که آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای حکام بر اساس روال معمول خود در تقابل با کشورمان دنبال میکنند.
نکته دوم اینکه گروسی در مواردی که موضوع بازرسیهای هستهای از ایران مطرح میشود، آژانس بین المللی انرژی اتمی را یک بازیگر مستقل، حقوقی و غیر تأثیرپذیر از توافقات برجام قلمداد میکند. به عبارت بهتر، گروسی در صدد القای این گزاره به افکار عمومی دنیاست که فارغ از تعهداتی که در توافق هستهای سال ۲۰۱۵ و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود دارد، ایران ملزم به تبعیت از الگوهای بازرسی آژانس (در هر دو بعد پادمانی و فراپادمانی) میباشد.
نکته سوم اینکه در جریان دو سفر رافائل گروسی به ایران، میان مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی و رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان تفاهمی در راستی همکاری طرفین بر سر حل و فصل پرونده مکانهای ادعایی صورت گرفت. مطالبه آشکار جمهوری اسلامی ایران، «مختومه نمودن پرونده مکانهای ادعایی» از سوی اژانس بین المللی انرژی اتمی بوده و حدود و ثغور مطالبات کاملاً شفاف و حقوقی خود را در این خصوص مطرح نموده است.
با این حال گروسی و مقامات آمریکایی-اروپایی نشان دادهاند که قصد دارند با مفتوح نگاه داشتن این پروندهها، زمینه بازرسیهای اصلی و فرعی (بازرسیهای نامحدود زمانی-مکانی) را در ایران در زمان حال و آینده ایجاد کنند. گروسی تاکنون چندین بار در خصوص روال مذاکرات برجام اظهار نظر کرده و معتقد است این توافق عملاً کارآیی لازم را ندارد. مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی به لحاظ فرامتنی، در پازلی بازی میکند که طراحان اصلی آن در واشنگتن و اتحادیه اروپا به سر میبرند!
بر این اساس، گروسی سه هدف فرامتنی مهم را در قبال توافق برجام و مذاکرات هستهای با جمهوری اسلامی ایران دنبال میکند. این موارد عبارتند از:
الف) بازگشت یکجانبه ایران به تعهدات مندرج در توافق هستهای، بدون آنکه عملاً تحریمهای جمهوری اسلامی ایران برداشته شود.
ب) زمینه سازی برای بسط نظام بازرسیهای آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران که با هدف نفوذ امنیتی غرب به اماکن حساس در کشورمان صورت میگیرد.
ج) رفع اتهام از آمریکا در قبال خروج یکجانبه از توافق هستهای و ایجاد حاشیه امن برای تروییکای اروپایی در خصوص صدور بیانیههای سیاسی و غیر حقوقی علیه ایران.
د) جلوگیری از استناد حقوقی و عملیاتی ایران به بند غروب آفتاب در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد.
و) جلوگیری از انعقاد توافق «تضمین محور» با ایران با هدف ممانعت از بهره مندی ایران از مزایای رفع تحریمها
بازی شفاف اما پیچیده!
بازی گروسی در تقابل با کشورمان کاملاً شفاف و در عین حال پیچیده است! این سادگی، معطوف به شناخت ماهیت این بازی و هم افزایی سه ضلع آن (واشنگتن، بروکسل و وین) علیه منافع کشورمان است. به عبارت بهتر، شناسایی گروسی به مثابه یک شخصیت مستقل در این معادله، خطایی محض محسوب میشود. او وظیفه دارد در برهه کنونی، ایده همیشگی مقامات کاخ سفید (بازگشت یکجانبه ایران به برجام در عین عدم رفع واقعی تحریمها) را عملیاتی سازد.
این در حالیست که گروسی اصلیترین وظیفه خود را در این خصوص به صورت عامدانه فراموش کرده است: این مسئولیت، حل موانع فنی توافق هستهای میان ایران و اعضای ۱+۴ است.
حدود و ثغور مطالبات و خطوط_قرمز تعیین شده از سوی کشورمان در مذاکرات وین بر سر مسائل اختلافی از جمله «حل و فصل موضوعات پادمانی»، «ارائه تضمینهای ذاتی و اعتباری»، «لزوم رفع تحریمهای بازدارنده در مسیر اجرایی شدن برجام» از ابتدا مشخص بوده و در حال حاضر نیز جمهوری_اسلامی ایران ذرهای نسبت به آنها عدول نکرده است.
در چنین شرایطی بخش اعظم عملیات روانی غرب در مرحله پایانی مذاکرات، ناظر بر دفرمه شدن هندسه مذاکرات یا لغو خطوط قرمز تعیین شده از سوی کشورمان صورت میگیرد. ضمن آنکه در روند مذاکرات احیای برجام نیز آژانس نه تنها به عنوان یک کاتالیزور و عامل تسریع کننده عمل نکرد، بلکه با طرح پروندههای ادعایی به نیابت از رژیم اشغالگر قدس و تاکید غیر حقوقی بر مفتوح نگاه داشتن آنها (حتی در صورت احیای برجام)، عملاً به مانعی در مسیر مذاکرات سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در وین و دوحه تبدیل شد.
در چنین شرایطی اصرار گروسی برای سفر به ایران و ابراز نگرانی وی از ماهیت فعالیتهای هستهای کشورمان را باید در یک پارادایم کاملاً سیاسی -تبلیغاتی مورد توجه و تحلیل قرار داد. بدیهی است که تمرکز جمهوری اسلامی ایران، اعم از دستگاه دیپلماسی کشور و سازمان انرژی اتمی بر روی خطوط قرمز ما در همکاریها با آژانس و احیای توافق هستهای (وفق قانون راهبردی مصوب مجلس شورای اسلامی)، تنها راه جلوگیری از تکمیل صحنه پردازی مثلث مذکور (آمریکا-آژانس-اروپا) علیه کشورمان میباشد.
گروسی در بحبوحه جنگ غزه، از یک سو مسئولیت ارسال پالسهای بحرانی در قبال فعالیتهای هستهای ایران را بر عهده دارد تا جایی که حتی غنی سازی ۶۰ درصدی و ۹۰ درصدی را به عنوان یک مقام ارشد آژانس همسان و دارای آثار عملیاتی همگون تلقی میکند!
تقلیل سطح غنی سازی رسمی در ایران از ۶۰ درصد به ۲۰ درصد، یکی دیگر ازاهداف گروسی میباشد، به گونهای که ایران بدون آنکه گامی از طرف مقابل برداشته شود، تن به چنین مطالبهای دهد.
با این حال تجربه سالهای گذشته و اخیر نشان میدهد نه تنها جمهوری اسلامی ایران نباید تسلیم مطالبات فراپادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی (خصوصاً در دوران حضور گروسی در این نهاد ظاهراً بین المللی) شود، بلکه باید برداشته شدن هر گونه گام جدیدی در همکاری با این سازمان را متغیری وابسته به رفع تحریمهای ضد ایرانی (آن هم به صورت تضمین محور) قلمداد کند.